پادشاه بزرگ یونان، الکساندر،
پس از تسخیر کردن حکومت های پادشاهی بسیار،
در حال بازگشت به وطن خود بود.
در بین راه، بیمار شد و به مدت چند ماه بستری گردید.
با نزدیک شدن مرگ، الکساندر دریافت که چقدر پیروزی هایش،
سپاه بزرگش، شمشیرتیزش و همه ی ثروتش بی فایده بوده است.
او فرمانده هان ارتش را فرا خواند و ...
https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04
:: موضوعات مرتبط:
داستانک ,
,
:: برچسبها:
داستان ,
داستان کوتاه ,
داستانک ,
داستان آموزنده ,
داستان کوتاه آموزنده ,
مرگ ,
داستان زیبا درباره ی مرگ ,
,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
:: ادامه مطلب ...